همه چیز درباره جیران
یکی از سریال های محبوب و پر طرفدار که در پلتفرم های خانگی عرضه شد جیران نام دارد که به روایت عاشقی میان سلطان صاحبقران و خدیجه تجریشی ملقب به جیران میپردازد.
اگر میخواهید واقعیت های بیشتری از این دو دلداده بشنوید با ما همراه باشید:
در مورد داستان واقعی سریال جیران باید گفت که شخصیت جیران یا همان خدیجه تجریشی و ماجرای ازدواجش با ناصرالدین شاه واقعی است، اما روایات مختلفی دربارهی جزئیات زندگی او وجود دارد که نمیتوان با اطمینان دربارهی صحت آنها نظر داد.
گرچه عکسهایی منتسب به جیران واقعی در فضای مجازی انتشار یافته، حقیقت آن است که جز نقاشی از جیران که به دست ناصرالدین شاه ترسیم شده، تصویر موثقی از جیران واقعی وجود ندارد و چیز زیادی در مورد جیران خاتون واقعی نمیدانیم. اما داستان جیران در واقعیت چیست؟
ناصرالدین شاه پس از کشیدن این نقاشی در حاشیهی آن نوشته است: «۱۲۶۵، جیران هم بود، خاتون جان هم بود، غلامحسین خان هم تازه از عزای مادرش آمده بود با شال خلعتی کشیده.»
جیران خاتون واقعی
جیران خاتون واقعی دختری به نام خدیجه تجریشی دختر باغبان و نجاری به نام محمدعلی تجریشی از اهالی قریه کوهسار تجریش در نزدیکی شمیران تهران بود.
جیران خاتون واقعی پس از آنکه به همسری ناصرالدین شاه قاجار درآمد به دلیل چشمان بزرگش از سوی شاه، جیران لقب گرفت. جیران واژهای ترکی و به معنای غزال (آهو) است.
پس از ازدواج جیران با ناصرالدین شاه، برادران و پدر وی به سرعت صاحب شغل و مقامی در دربار شدند. محمدعلی تجریشی به حکومت قریه تجریش منصوب شد و برادر جیران، اسدالله خان در زمره فراشان خلوت شاه درآمد و بعدها که بر میزان محبوبیت خواهرش افزوده شد، به پیشخدمتی خاصه ارتقاء یافت.
در داستان واقعی جیران، در مورد نحوهی آشنایی ناصرالدین شاه و جیران روایات مختلفی وجود دارد.در کتاب اعلم السلطنه (تقی دانشور) در مورد داستان واقعی جیران و نحوهی ملاقات ناصرالدین شاه با جیران چنین آمده است: «جیران ابتدا به جهت فراگرفتن رقص و آواز به حرمسرای شاهی آورده شد و نخستین بار ناصرالدین شاه او را اندکی پس از قتل امیرکبیر در جمع ملازمان مهدعلیا دید و همان جا به او دل بست.»
داستان واقعی جیران
در روایت دیگری مونس الدوله که ندیمه و کنیز انیس الدوله (همسر و سوگلی ناصرالدین شاه بعد از جیران) اولین دیدار ناصرالدین شاه و جیران واقعی را اینگونه شرح میدهد:
«شاه که در حین تفرج، زیر درخت توتی به جمعی از دختران که جیران نیز میان آنها بود برخورده بود، فریفتهی چشمان درشت و سیاه او شد و ملازمان خود را فرستاد تا از نام و نشانش سؤال کنند و پدرش را بیابند.ناصرالدین شاه آنقدر آنجا منتظر ایستاد تا خواجهها و پیشخدمتها آمدند و خبر آوردند که اسم او خدیجه است و اسم پدرش هم میرزا محمدعلی.
دیگر کار تمام بود و به حکم قبله عالم، جیران را از درخت پائین آوردند و پیش خانمهای اندرون بردند. رختش را عوض کردند، حمامش بردند و ملاباشی او را نود و نه سال برای ناصرالدین شاه صیغه کرد.»
داستان واقعی جیران را نمیتوان با اطمینان روایت کرد، اما در مورد جیران خاتون واقعی گفته میشود که با اینکه جیران در خانوادهای کاملاً معمولی و روستایی بزرگ شده بود، اما روحیهای جسور، کنجکاو و بلندپرواز داشت.از ویژگیهای شخصیتی ذکر شده درباره جیران میتوان به علاقهی بیحد و حصر او به سوارکاری اشاره کرد.
در آن سالها که عمدهی زنان به کارهای خانه مشغول بودند و سوارکاری و شکار برای دختران چندان رواج نداشت، خدیجه تجریشی مدام به اسب سواری میرفت؛ و نقل است که لباس و چکمه مردانه میپوشید و روبندهاش را به گرد سر میپیچید و بسیار چالاک اسب سواری میکرد و به شکار میپرداخت.
یاکوب پولاک، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه در کتاب خاطراتش درباره ویژگیهای ظاهری جیران مینویسد: «او نه زیبایی خاصی داشت و نه لطف و ملاحتی، و بر گونهی چپ هم سالکی بزرگ داشت. با وجود همهی اینها بر شاه نفوذ بسیاری پیدا کرد و مردم این نفوذ را در اثر سحر و جادو میدانستند.»