محاکمه سه سرباز و یک مامور بدرقه به خاطر قتل حمید

 محاکمه سه سرباز و یک مامور بدرقه به خاطر قتل حمید

آمل امروز/

زندانی جوان وقتی با باز شدن پا بندش هنگام سوار شدن به ماشین حمل زندانیان برای رفتن به دادگاه پا به فرار گذاشت فکر نمیکرد تا دقایقی دیگر زیر مشت و لگدهای سه سرباز و یک مامور بدرقه نفس های آخرش را خواهد کشید.

این حادثه نخستین روزهای دی سال قبل در نزدیکی دادسرای شهر ری اتفاق افتاد. هنگامی که مأموران چند زندانی را از زندان فشافویه به دادسرای شهرری منتقل کرده بودند یکی از زندانیان به‌نام حمید از فرصت استفاده کرد و پا به فرار گذاشت. وی با پریدن از دیوار ساختمان شهرداری وارد حیاط آنجا شد اما سربازان و مأموران بدرقه به تعقیب وی پرداختند و دقایقی بعد او را دستگیر کردند. در حالی که این زندانی سعی داشت خود را از دست سربازان رها کرده و فرار کند وی را به داخل خودروی زندان منتقل کردند اما دقایقی بعد بر اثر ضرب و شتم حالش بد شد و به ناچار او را به بهداری زندان منتقل کردند. در حالی که وی بشدت حالش وخیم بود جان باخت.
نخستین بررسی‌ها نشان می‌داد حمید به اتهام کلاهبرداری با روش ارسال پیامک به شهروندان و ادعای برنده شدن در مسابقات رادیویی به زندان محکوم شده بود.
با اعلام خبر مرگ حمید به خانواده‌اش و شکایت آنها برای پیگیری ماجرا جسد به پزشکی قانونی منتقل و در بررسی‌های اولیه علت قتل شکستگی گردن عنوان شد.
بدین ترتیب هر سه سرباز و مأمور بدرقه دستگیر شدند. پرونده متهمان با صدور کیفرخواست مشارکت در قتل برای سه سرباز و اتهام معاونت در قتل برای مأمور بدرقه به شعبه دهم دادگاه کیفری فرستاده شد و صبح دیروز هر چهار متهم پای میز محاکمه ایستادند.
یکی از سربازان وظیفه درباره ماجرا به قاضی قربانزاده گفت: روز حادثه تعدادی از زندانیان را از زندان فشافویه سوار خودروی حمل زندانیان کردیم و برای بازجویی به دادسرا بردیم.پس از پایان بازجویی، من پابند‌های زندانیان را باز کردم تا راحت‌تر سوار خودروی زندان شوند.
در حالی که من و دو سرباز دیگر و مأمور زندان سرگرم سوار کردن دیگر زندانیان بودیم، مقتول از فرصت استفاده و فرار کرد. وقتی فهمیدیم به تعقیب او پرداختیم که موفق شدیم با کمک مردم او را دستگیر کنیم. من و دوسرباز همراهم زندانی را به داخل خودروی حمل زندانیان بردیم اما او به ما فحاشی کرد و ما هم عصبانی شدیم و برای اینکه مهارش کنیم مجبور شدیم او را کتک بزنیم که ناگهان حالش بد شد. وقتی او را به بهداری زندان منتقل کردیم فوت کرد. ما قصد قتل نداشتیم، اما وقتی ما را عصبانی کرد کتکش زدیم. مأمور بدرقه زندان به ما گفت تنبیهش کنید تا دیگر هوس فرار نکند. دو سرباز دیگر هم با اعتراف به جرمشان حرف‌های سرباز همراهشان را تأیید کردند. یکی از آنها گفت: ما برای برخورد با متهمان و زندانیان هیچ گونه شرح وظایفی نداریم و نمی‌دانیم در صورت بروز چنین اتفاق‌هایی چگونه رفتار کنیم و تا چه حد اجازه برخورد داریم.
در ادامه جلسه مأمور زندان هم که به اتهام معاونت در قتل از خود دفاع می‌کرد به قاضی گفت: وقتی متهم فراری را دستگیر کردیم سه‌ سرباز زندان او را به داخل خودروی حمل زندانیان بردند اما او مدام فحاشی می‌کرد و شروع به خودزنی کرد اگر جلویش را نمی‌گرفتند خودکشی می‌کرد، ما نمی‌خواستیم او را بکشیم فقط می‌خواستیم مهارش کنیم و به ناچار سربازها با او درگیر شدند اما وقتی حالش بد شد من به مسئولمان گفتم او را به بیمارستان ببرید ولی گفتند در بهداری زندان بستری شود و فقط به او یک سرم زدند در حالی که حالش خیلی وخیم بود. شاید اگر او را به بیمارستان می‌بردند زنده می‌ماند.
در ادامه دادگاه نیز مادر مقتول خواهان قصاص عاملان قتل پسرش شد و همسر مقتول نیز از متهمان شکایت کرد و خواهان قصاص شد. آنها همچنین به قاضی پرونده گفتند در صورت صدور حکم اعدام حاضر به پرداخت مبلغ تفاضل دیه هستند تا هرچه زودتر متهمان قصاص شوند. با توجه به اینکه سه سرباز زندان متهم به مشارکت در قتل یک نفر هستند در صورت صدور رأی قصاص خانواده مقتول باید مبلغی را به‌عنوان تفاضل دیه دو نفر دیگر بپردازند تا هر سه نفر اعدام شوند.‌

Related post

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *